عید دارد می رسد...

ساخت وبلاگ

چند ساعته که دارم با خودم آسمون و ریسمون می بافم که بیامو روی دیوار خرابه خودم بنویسم " عید دارد میرسد یکبار دیگر نیستی"
۱۹و نیم سال شده که نیستی خانوم خانوما و دلم برات قد یه دونه فلفل کبود ، زخمی و آتیشه!
سفره هفت سین امسال، شامل همون کاسه گلدارهای آبی خونه مونه، تو یکی آب ریختم تو یکی برنج و تخم مرغ رنگی، عین همون سالهای که تو بودی یادت میاد ؟!
میدونی بهشت خانه پدری برای ما کافی بود...اما فصل خوشبختی ما نپایید؟؟!... کاش بودی هرچند زندگی روی خوشی نشان نمیدهد ،کاش بودی ،کاش بودی نه به خاطر من و فرزندانت به خاطر خودت تا عیش زندگی را کامل کنی ...کاش میشد ترا من به دنیا می آوردم و هزار سال نوازشت می کردم می بوسیدمت می بوئیدمت ...وزن سنگین بودن گذشته ات را می ربودم ،ثریایی زیبا ی من دوست داشتنت کار همیشه و هنوز من است ...

مسافر مهتاب...
ما را در سایت مسافر مهتاب دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : fanoooooosa بازدید : 111 تاريخ : سه شنبه 2 ارديبهشت 1399 ساعت: 6:36