«استفان کارپمن» روانپزشک آمریکایی و شاگرد «اریک برن» مثلثی را در «تحلیل رفتار متقابل» توصیف کرد که بهتوصیه «اریک برن»، «مثلث کارپمن» نامیدهشد.
مثلث کارپمن توصیفی است از وضعیت کسانی که نقش قربانی را پذیرفتهاند و نهتنها از این نقش بیرون نمیروند بلکه آن را تقویت میکنند.
مثلث کارپمن سه ضلع دارد:
قربانی: محور اصلی مثلث کارپمن کسی است که خود را قربانی میداند. زندگی با او بیرحم بوده و انسانها مانع از شادکامی او شدهاند. قربانی همیشه زخمخورده و آسیبدیده است و بقچهای از خاطرات بد و سبدی از آه و ناله را باخود یدکمیکشد!
زجردهنده: آسیبرسان یا زجردهنده، فرد یا گروهی هستند که بر «قربانی» بیرحمی و بیانصافی روا داشتهاند: پدر و مادر بیکفایت، خانواده حسود، جامعه بیفرهنگ، همسر بیوفا و … در زندگی قربانی همیشه یک «دشمن» وجود دارد، کسی که مانع از رسیدن قربانی به جایگاه شایستهاش بودهاست!
نجات دهنده: قربانیهای حرفهای هیچگاه خود برای برونرفت از مسأله تکانی بهخود نمیدهند. آنها منتظر یک ناجی افسانهای هستند که سوار بر اسب سپید بیاید و لبهای این «زیبای خفته» را ببوسد و این «سیندرلای قربانی» را از خانه نامادری بدجنس نجات دهد. این ناجی افسانهای بر خلاف زجردهنده که تبلوری از بدیهاست، تبلور همه صفات خوب و شایسته است! با این مقدمه به «قرائت تاریخی ایرانیان» نگاهی بیندازیم...
ادامه به زودی زود الان نمیشه آخه
مسافر مهتاب...برچسب : نویسنده : fanoooooosa بازدید : 100