گرداب

ساخت وبلاگ

حال غریبی دارد او که در گردابی مکنده ذره ذره بلعیده میشود اما نه به ریسمانی چنگ می اندازد نه دست و پایی میزند...همه عبارت هایش را در گرداب بغضی نشکفته قورت می دهد و اشک هایش را ، آن شراره های ملتهب آتش گرفته را زیر شیشه های دودی عینکش پر میدهد...نومیدی گاهی میشود حقیقتی زنده یقینی بی بازگرد...

پ ن :من به هنگام شکوفایی گلها در دشت باز برخواهم گشت ...واژه ها طغیان می کنند و دقیقه ها کم می آورند و من سر در گمراهی زمانه...

مسافر مهتاب...
ما را در سایت مسافر مهتاب دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : fanoooooosa بازدید : 82 تاريخ : جمعه 22 آذر 1398 ساعت: 11:21