آخرین مطالب
امکانات وب
این جا کجاست آسمون
جای کیه ، مردمون
لک لکای نازنازی
گردن و پا درازی
کجا می رین عروسی ؟
عروس کیه ؟ هاجره
همون که دل می بره
با دو تا چشم شهلا
گیسو نگو ماشالا
دهن داره چو غنچه
ابرو داره کمونچه
بالای یک گلدسته
لک لک خانوم نشسته
تخم سفید میزاره
جوجه هاشو بر می داره
مگه خبر نداره
هاجر عروسی داره
تاج خروسی داره
آینه و شمعدون می برند
خورشید خندون می برند
ترمه و شال و اطلس
نمی دمش به هیچ کس
مطربا مزمون می زنند
از دل و از جون می زنند
تو شهرمون عروسیه
مهمونیه و روبوسیه
دنبک و طنبور می زنند
طبلک و شیپور می زنند
دامبول و دیمبول می کنند
بشکن و بشکن می زنند
عروسیه عروسی
ملچ و مولوچ روبوسی
مبارک و مبارک
دمب شما سه چارک
آجی اومد با دیگش
آتیش بزار به زیرش
پلو و چلو و مسما
ته دیگ و آبگوشت و ترحلوا
شمع و چراغ شمعدون
ریسه های لامپ آویزون
دنیا می شه چراغون
اگه نباره بارون
سیب و گلاب شمرون
سرخ و سفید و ارزون
وردار ببر و بگردون
بگیر جلوی مهمون
قالی رو بکش تو ایوون
یه پک بزن به قلیون
واه واه واه نیگا کن
نیگا به این هوا کن
بارون میاد جر جر
رو پشت بوم هاجر
هاجر عروسی داره
تاج خروسی داره
همسایه ها کجائید ؟
برای کمک بیائید
رباب خانوم قربونت
چادرو بگیر دندونت
میوه با هندوونه
ببر تو صندوق خونه
لک لک بیا کمک کن
رومیزیا رو جمع کن
ماشالا دولا دولا
تکون بخور دِ یالا
طبق کشا از این ور
جهازمون نشه تر
مزمون چیا با دهل
برین توی باغ گل
ممدلی خان با قلیون
بدو برو تو ایوون
خورشید خانوم آفتاب کن
یه مشت برنج تو آب کن
گوسالمون گاو شده
قند تو دلا آب شده
دل همه بی تاب شده
جهاز میره طبق طبق
ترقه ها ترق ترق
صندوقچه ها پر از مال
حریرو ترمه و شال
دیگ و پاتیل و کماجدون
نعلبکیا و قندون
متکا لحاف و بالش
جوراب و کفش و گالش
هاجر عروسی داره
تاج خروسی داره
هاجرک ناز قندی
یه چیزی بگم نخندی
وقتی حنا می‌ذاشتی
ابروتو ورمی‌داشتی
زلفاتو وا می‌کردی
خالتو سیا می‌کردی
خورشید خانوم رو دیدی ؟
تو صورتش خندیدی؟
تو گفته بودی برا
عروسی تو بیاد
دیدی خورشید در اومد
غصه دل سر اومد
به آرزوت رسیدی
خواب ستاره دیدی
مسافر مهتاب...