مسافر مهتاب

متن مرتبط با «چرا حضرت زهرا رفت پشت در» در سایت مسافر مهتاب نوشته شده است

در اندرون من خسته دل ندانم کیست؟

  • بی گمان در من کسی ترانه می خواند شعر می بافد قصه می سراید کسی که در من زمزمه می کند ترانه های را که به فراموشی سپردهام او در من زندگی می کند او به من نهیب می زند امروز برایم خواند :من مرغ لاهوتی بدم ، دیدی که ناسوتی شدمدامش ندیدم ناگهان در وی گرفتار آمدم...او مرا می داند او مرا خوانده است او تمام من است ... بخوانید, ...ادامه مطلب

  • درخت دوستی بنشان ...

  • به مناسبت روز درختکاری "درخت دوستی بنشان "شاید زمین جای بهتری شود برای زیستن و این هوای مسموم التیام یابد ..."درخت دوستی بنشان که کام دل به بار آرد نهال دشمنی بر کن که رنج بی شمار آرد "#حافظ_جان, ...ادامه مطلب

  • چرا نمی کشد مرا خدای چشمهای تو

  • چرا نمی کشد مرا خدای چشمهای تو میان آب و آتشم برای چشمهای تو قسم به ساحت غزل،دقیقه ای هزار بار دلم عجیب می کند هوای چشمهای توچقدر با ستاره ها به لحن آب و آینه شبانه حرف می زنم به جای چشمهای تو از آن ش, ...ادامه مطلب

  • بارون میاد جر جر رو پشت بوم هاجر

  • این جا کجاست آسمون جای کیه ، مردمون لک لکای نازنازی گردن و پا درازی کجا می رین عروسی ؟ عروس کیه ؟ هاجره همون که دل می بره با دو تا چشم شهلا گیسو نگو ماشالا دهن داره چو غنچه ابرو داره کمونچه بالای یک گلدسته لک لک خانوم نشسته تخم سفید میزاره جوجه هاشو بر می داره مگه خبر نداره هاجر عروسی داره تاج خروسی داره آینه و شمعدون می برند خورشید خندون می برند ترمه و شال و اطلس نمی دمش به هیچ کس مطربا مزمون می ,بارون,میاد,هاجر ...ادامه مطلب

  • بارون میاد جر جر رو پشت بوم هاجر

  • این جا کجاست آسمون جای کیه ، مردمون لک لکای نازنازی گردن و پا درازی کجا می رین عروسی ؟ عروس کیه ؟ هاجره همون که دل می بره با دو تا چشم شهلا گیسو نگو ماشالا دهن داره چو غنچه ابرو داره کمونچه بالای یک گلدسته لک لک خانوم نشسته تخم سفید میزاره جوجه هاشو بر می داره مگه خبر نداره هاجر عروسی داره تاج خروسی داره آینه و شمعدون می برند خورشید خندون می برند ترمه و شال و اطلس نمی دمش به هیچ کس مطربا مزمون می زنند از دل و از جون می زنند تو شهرمون عروسیه مهمونیه و روبوسیه دنبک و طنبور می زنند طبلک و شیپور می زنند دامبول و دیمبول می کنند بشکن و بشکن می زنند عروسیه عروسی ملچ و مولوچ روبوسی مبارک و مبارک دمب ش,بارون,میاد,پشت,بوم,هاجر ...ادامه مطلب

  • در این شب سیاهم ...

  • در این شب سیاهم  گم گشت راه مقصود ...از گوشه ای برون آی ای کوکب هدایت پا نوشت:حال این روز های من است با هر قدمی بیشتر در تاریکی گم می شوم... + نوشته شده در  چهارشنبه بیست و چهارم آذر ۱۳۹۵ساعت 10:27  توسط فاطمه  |  , ...ادامه مطلب

  • زهرا رفت ...

  • خیلی حالم بده خیلی بد  یکی چمدونشو بسته  بدون اینکه بگه و حتی خداحافظی کنه  گذاشته رفته...رفته که رفته  الان 6 روزه که رفته  و ما همه قاطی کردیم ...یه دختر 16 ساله ...اصلا انگار هیچ پیوندی نداشته  و هیچ عاطفه ای ...پارسال  همین موقع ها بود که رشته های مهر خودش و ما را پاره کرد  و امسال با مادر بزرگ زحمت کشی که سالهاست مسئولیت مادری اونو به دوش میکشه ...به همین سادگی  و به همین تلخی همیشه آدمهایی که میرن  دلتنگی های در قفای خودشونو نمی بینن...,زهرا برومند رفتار سازمانی,زهرا امیر ابراهیمی,چرا حضرت زهرا رفت پشت در,رفتارحضرت زهرا,زهرا پیک رفتار,زهرا چرا رفتی,عشقم زهرا رفت,زهرا تنهام گذاشت رفت,علت رفتن زهرا امیر ابراهیمی ...ادامه مطلب

  • دروغ مهر پاره می کند

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها